بر آنکه با سرمایه خویش فقط زمین می خرد روزی خواهد آمدکه با خود بگوید :
برای چنین روزهای مبادایی ای کاش مقداری آسمان خریده بودم
تصاویری از اعتراف به گناه و اتاق آن در کلیسا
باکمال تعجب اعتراف به گناه و تقاضای بخشش در نزد کشیش از سنت های
کلیسای کاتولیک است. "بر اساس آموزه های کلیسای کاتولیک روم آیین اعتراف یکی از آیینهای
مقدس است و اعتراف به همه گناهان بزرگ که بعد از تعمید صورت گرفته ضروری است".
توضیحات:www.shafaqna.com
سوالی از اهل جهنم
چه چیزی شما را گرفتار اتش جهنم کرد؟
جواب اهل دوزخ آنچنان که در قرآن سوره مدثر آمده ....
چه جواب دهیم اگر ....
حق همی گوید چه آوردی مرا
اندرین مهلت که دادم من تو را
عمر خود را در چه پایان داده ای
قوت و قوت در چه فانی کرده ای
گوهر دیده کجا فرسود ای
پنج حس را در کجا پالوده ای
گوش و چشم و هوش و گوهرهای عرش
خرج کردی چه خریدی تو ز فرش
نعمتت دادم بگو شکرت چه شد؟
دادمت سرمایه هین بنمای سود
عکس / بهشت زهرا
قبل از مرگ زاد و توشه آخرت رو آماده کن ....
«آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِيقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ»
خداوند آسمانها و زمین را در شش روز آفرید انسان عظیم تر از آسمانها و زمین است.
راستی برای ساختن انسان چقدر وقت لازم است؟
ما برای ساختن خود چقدر وقت گذاشته ایم؟
فکر می کنم بارها عکس بالا رو دیده باشین. این عکس نوجوان 13 ساله ی کرجی شهید علیرضا محمودی پارساست که چند روز قبل از شهادتش گرفته شده که معصومیتی خاص رو تداعی می کنه. وقتی تو زندگی این نوجوان سیر می کنیم می بینیم که چطور جبهه به فرموده حضرت روح الله(ره) دانشگاه بوده و چطور مس وجودها رو طلا می کرده. عشق واقعی به شهادت رو میشه تو گوشه گوشه ی زندگی به ظاهر کوتاه علیرضا و دست نوشته ها و آثار بجا مونده ازش لمس کرد، چیزی که شاید برای خیلی از مسن های این زمان گفتنش هم سخت باشه، ملکه ی ذهن و رفتاری شهید علیرضا محمودیه....
برای شروع چند فرازی از توبه نامه ی ایشون رو اینجا ذکر می کنیم؛ فقط قبل از خوندن یادمون باشه که این توبه نامه کسی است که هنوز به سن تکلیف نرسیده ولی نگران ترک اولی هایی است که ازش سر زده.....
فرازهایی از توبه نامه شهید 13 ساله کرجی - شهید محمودی:
بار خدایا از کارهایی که کرده ام به تو پناه می برم از جمله :
از این که حسد کردم...
از این که تظاهر به مطلبی کردم که اصلاً نمی دانستم...
از این که زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم....
از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم....
از این که مرگ را فراموش کردم....
از این که در راهت سستی و تنبلی کردم....
از این که عفت زبانم را به لغات بیهوده آلودم.....
از این که در سطح پایین ترین افراد جامعه زندگی نکردم....
از این که منتظر بودم تا دیگران به من سلام کنند....
از این که شب بهر نماز شب بیدار نشدم....
از این که دیگران را به کسی خنداندم، غافل از این که خود خنده دارتر از همه هستم....
از این که لحظه ای به ابدی بودن دنیا و تجملاتش فکر کردم....
از این که در مقابل متکبرها، متکبرترین و در مقابل اشخاص متواضع، متواضع تر نبودم....
از این که شکمم سیر بود و یاد گرسنگان نبودم....
از این که زبانم گفت بفرمایید ولی دلم گفت نفرمایید.
از این که نشان دادم کاره ای هستم، خدا کند که پست و مقام پستمان نکند....
از این که ایمانم به بنده ات بیشتر از ایمانم به تو بود....
از این که منتظر تعریف و تمجید دیگران بودم، غافل از این که تو بهتر از دیگران می نویسی و با حافظه تری.....
از این که در سخن گفتن و راه رفتن ادای دیگران را درآوردم....
از این که پولی بخشیدم و دلم خواست از من تشکر کنند....
از این که از گفتن مطالب غیر لازم خودداری نکردم و پرحرفی کردم....
از این که کاری را که باید فی سبیل الله می کردم نفع شخصی مصلحت یا رضایت دیگران را نیز در نظر داشتم....
از این که نماز را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم....
از این که بی دلیل خندیدم و کمتر سعی کردم جدی باشم و یا هر کسی را مسخره کردم....
از این که " خدا می بیند " را در همه کارهایم دخالت ندادم....
از این که کسی صدایم زد اما من خودم را از روی ترس و یا جهل، یا حسد و یا ... به نشنیدن زدم....
از ......
و.....
دانلود کلیپ مصاحبه گزارشگر سیما با شهید محمودی در جبهه با فرمت wmv و حجم 4.5 مگابایت
توضیحات:www.qafeleh.ir
منبع :www.qafeleh.ir
آنقدر جوان مرد و یکی پیر نشد...
( شدیدا توصیه به دانلود این کلیپ میکنم ..... )
توضیحات: زمان کلیپ 0:46